پارسیان / پارسا غلامی - حرفی نمیزنم
میری و حرفی نمیزنم رگمو بعده تو میزنم
میریزه خون کفه زمین یادته گفتی مال همیم
میبینم حرفی نمیزنم اخه خوب یاد دادی تو ب من
تو بهم یاد دادی که برم غمارو پاس دادی تو ب من
همه چی انگار عوض شد چجوری رد شدادمه خوبه قصمون ادمه بد شد
همه چی زود شده تموم چشای تو نداد امون نزاشت حرفامو بزنم میریزه خون کف حموم
ای کاش بگیره اتیش خاطراتمون - دست من نیست فاصله هامون
ای کاش غمت دوباره باز بشه تکرار - میخرم من غمتو با جون