ما هرچی دست و پا میزنیم نمیرسیم بهشون / حتی هنرم میگه نمی ارزه خو یه قرون
اگه میگی هرچی اجنبیه کرده چشمون / ما هنو توی خودمون داریم از همم دل خون
اگه ملت میخورن از این سفره ی سگ پاش / خو جوون مملکت فقط الان، کو فرداش؟
اون میفهمه که خاکش با همه دنیا فرق داشت / ولی بازم تو ته جوبا میگیره غم باد
ما اصلو دادیم رفته همه توی کار فیک / ددی اینجا میماله بچه ها همه خارجه
پایین، نذری توی امامزاده تا بخت وا بشه / برا دو هزاری ته ماه رو لباش خواهشه